-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 شهریورماه سال 1383 05:22
قسمت چهارم نکته عجیب اینکه افرادم هیچ یک از این نشانه ها را نداشتند . فقط دچار شوک عصبی شده بودند . تقویم ساعتم هم چند روز جلو رفته بود . س : آیا چیزهای دیگری وجود دارد که به یاد آورده باشید؟ ج : خیلی سعی کردم اما چیزی به یادم نمی آید . س : بعد از این ماجرا آیا اتفاق افتاد با یوفوی دیگری روبرو شوید؟ ج : خیر. س : بعد...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 شهریورماه سال 1383 02:16
قسمت سوم نمی توانم توجیه کنم که چرا به طرف نور به راه افتادم فکر می کنم می دانستم که چیزی دستگیرم نمی شود اما گویی نیرویی عجیب مرا به سمت نور راه می انداخت. در این لحظه دیگر چیزی به خاطر ندارم فقط فردای آن روز افرادم برایم گفتند که در یک محل ناگهان از نظرآنها ناپدید شدم و مدتی بعد درست در همان محل ظاهر شدم و این زمان...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 11 شهریورماه سال 1383 03:14
قسمت دوم ناگهان در یک لحظه به فکرم رسید با یکی از افرادم بروم و این نور را از نزدیک ببینم. هنوز این فرمان را نداده بودم که یکی از افراد ما را متوجه جهتی مخالف جهتی که جمع شده بودیم - تقریبا سمت چپمان - کرد. آنچه دیدم اسباب حیرت و حتی وحشتمان شد.آن موقع هیچکس نتوانست حدس بزند که آن چیز یک بشقاب پرنده (یک یوفو ( است....
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 شهریورماه سال 1383 02:59
<< ماجرای دوم >> قسمت اول ربوده شدن سرجوخه اهل شیلی توسط فرازمینی ها ! در 25 اوریل 1977 سرجوخه "آرماندو والدوس" در برابر چشمان حیرت زده سربازان زیر دستش در دل شب ناپدید شد. طبق اسناد محرمانه ارتش شیلی آن شب یک گلوله بزرگ نورانی در فاصله چند ده متری آتش اردوگاه سربازان ظاهر شده بود و آنچه بعد ازآن اتفاق...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 27 مردادماه سال 1383 01:57
توضیح : منظور از یوفوها همون بشقاب پرنده ها بود . ( نام علمی آنها ) قسمت دوم سپس اتفاق عجیب سوم روی داد : شی اولی تغییر جهت داد و به شی دوم پیوست!! من ناباورانه حرکت آنها را می دیدم که ناگهان شی سوم دیگری نیز با همان سرعت از پشت آنها ظاهر شده و هر دو شی اندکی به سمت جنوب پرواز کرده و ناگهان همزمان ایستادند. در لحظه ای...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 مردادماه سال 1383 02:26
قسمت اول خبر جدید : رویت اشیاء پرنده توسط معین این مطلب اتفاقی است که برای معین اتفاق افتاده بود و به من ایمیل شده بود. پس از سالها درست مثل تشنه ای که به آب برسد من پس از دوران طفولیت برای اولین بار اشیای پرنده ناشناحته را مشاهده کردم . زمان بامداد روز 29 شهریور 1382 من شب در حیاط خانه مادر بزرگم که در شهرستانی در...