توضیح : منظور از یوفوها همون بشقاب پرنده ها بود . ( نام علمی آنها )
قسمت دوم
سپس اتفاق عجیب سوم روی داد : شی اولی تغییر جهت داد و به شی دوم پیوست!!
من ناباورانه حرکت آنها را می دیدم که ناگهان شی سوم دیگری نیز با همان سرعت از پشت
آنها ظاهر شده و هر دو شی اندکی به سمت جنوب پرواز کرده و ناگهان همزمان ایستادند.
در لحظه ای بعد در برابر چشمان حیرت زده ام ناپدید گشتند!!
طبیعتا اگر آنها هواپیما یا ماهواراه بودند می بایستی تا آنجایی که چشم می بیند حرکت کنند نه
اینکه به فرض ، شما هواپیمایی را ببینید که مقدار کمی از آسمان را طی میکند و سپس بی هیچ
دلیلی ناپدید می گردد! راستی این را هم بگوییم که من این صحنه ها را اصلا و ابدا در خواب و
یا به واسطه فکر کردن زیاد در مورد یوفو ها ندیدم!
به هر حال پس از اینکه سالهای سال مطالعه در زمینه یوفو ها داشتم خدا رو واقعا شکر می کنم که
آرزوی مرا بر آورده کرد! من بالاخره انها را در آسمان دیدم. الان دیگر آن یک ذره شکی هم که خود
من به طور معمول نسبت به همه چیز داشتم برطرف شده.
نمی دانم! شاید آنها خود می خواستند من آنها را ببینم. یادم می آید که آن شب خیلی سرد بود
و مادر بزرگ و مادرم به من اجازه نداند که در حیاط بخوابم اما با اصرار زیاد در حیاط خوابیدم.
در وبلاگی خوانده بودم که آنها روح انسان را می دزدند! بله آنها روح هر که را که به انها نگاه کنند
می دزدند...و انسان را شیفته خود می کنند.
احساس می کنم اگر هزاران سال در موردشان تحقیق کنیم و تا زمانی که همه پرده ها و اسرار
برایمان گشوده نشوند با هر بار دیدن آنها درست مثل کودکان معصوم و نادان چشمان کنجکاومان
را به آنها می دوزیم و می گوییم :
آنها که هستند؟ آن بالا چه می کنند؟ از کجا آمده اند؟ و در نهایت اینکه به کجا می روند؟!
ماجرای بعدی مربوط به گزارشات منتشر شده در سایر نقاط جهان در رابطه با مشاهدات آنها
از پدیده های مشابه است.
ادامه دارد
بابا اینها همه کشکه بشقاب پرنده کجا بود
بابا واقعا اینا حقیقت داره؟
یا اینکه خالی بندیه
همچین باور کردنش سخته می دونی؟!
هر چند یه زمانی دلیلم واسه وجود بشقاب پرنده و اینجور چیزا این بود که جهان خیلـــــــــــــــــــــــــــــــی بزرگه! امکان نداره انسان بتونه همشو کشف کنه یا همش واسه انسان باشه! پس باید موجودات دیگه یی هم باشند! حالا یا اینکه نوعی انسان اند و یا اینکه یه چیزی پایین تر از انسان! چون انسان اشرف مخلوقات دیگه!!!
اما خوب الانا! و این داستانها! باورش سخته!